مقدمه:
از دیدگاهمورفولوژیساقهاندامی است که در هوا ، روی خاک یا مانند ریشه گاهی در زیر خاک و یا در آب قرارگرفته و حامل برگها و اندامهای زایشی است. |
شکل کلی ساقه به صورت مخروط است که در ناحیهیقهقطر بیشتریداشته و در انتها باریک است. بعضی ازگیاهانمانندنخلهاساقه استوانهای دارند. ساقه درنهاندانگانتنوع فراوان داشته و به صورتریزوم،پیاز، ایستاده ، خزنده، غدهای ، شناور ، گوشتی و حتی برگ مانند هستند. طول ارتفاع و عمر ساقه درنهاندانگان بسیار متفاوت است و از چند روز تا چندین سال و از قطر چند میلیمتر تاچندین متر فرق میکند. عمر ساقه تا شش هزار سال نیز دیده شده ، طول آن در عدهای ازدرختها تا 100 متر هم رسیده است. در عدهای ازگیاهان خزندهنواحی حاره طول ساقه از 300متر تجاوز میکند.
رشد قطری در ساقهگیاهاندو لپهاینامحدود ، ولی در گیاهان تک لپه محدود و یا رشد قطری ندارد. محلاتصال برگ روی ساقه معمولا همراه با کمی برجستگی به نام گره است و در محل اتصال برگو ساقه معمولامریستم مولد جوانهوجود دارد. فاصله بین دوگره را اصطلاحا میان گره میگویند. ساقه اصلی یا تنه گیاه از رشد جوانه راس (ژمول) که بین لپههای گیاهک دانه وجود دارد ناشی میشود. از رشد جوانههای جانبی ساقهاصلی ، ساقههای فرعی یا ساقه گل دهنده (گل آذین) که کاملا مشابه به ساقه اصلی هستند ظاهر میشوند.
تنوع ساقه در نهاندانگان
ساقه نیز مانندریشهنسبت بهمحیطزیستوظیفه و کاری را که به عهده دارند، تغییر شکل داده ، انواع متفاوت دارند. بدیهی است که این تغییر شکل ارتباطی به وضع انشعابات ساقه یا شکلی که بر اثر اینانشعابات پیدا میکنند ندارد. ساقه به جز در گیاهان علفی که به علت کیفیتتورژسانس سلولهاحالت ایستاده دارند، درگیاهان چوبیوجود بافت استحکامی یا مقاومعامل اصلی ایستادگی ساقه بشمار میرود. بافت استحکامی که در ساقهها باعث حالتها وانواع مختلف ساقه میشود
مانند ساقههای پیچنده ، پیچان ، بالا روندهها کهبا رفتن آنها بر اثر پیچیدن به دور محل یا به کمک پیچکها که از تغییر شکل ساقه و یابرگ بوجود میآیند صورت گرفته یا به کمک ریشههای نابجا و مکنده و خارها و عواملدیگر است که به تکیه گاه چسبیده ، بالا میروند شکل کلی ساقههای بالا رونده تقریبامشابه هم و تقریبا هم نواری شکل ، شیاردار و غالبا با پیچ و غالبهای مخصوصی هستند وجهت پیچش ساقههای پیچان در گونههای مختلف معمولا ثابت است. ساقههای پیچان درساختار داخلی نیز با ساقههای عادی اختلاف داشته ، گاهی دارای چند استوانه آوندیبوده ، حتی در منطقه پوشش نیز غالبا دارای دستههای آوندی هستند.
ساقههای خزنده که روی زمین میخزند، گاهیعاملتکثیرغیر جنسیبه شمار آمده از محل گرهها ، یا بندهای آنها ریشههای نابجا خارج شده، در خاک فرو میروند. چنانچه قسمتی از این نوع ساقهها را که ریشه نابجا دارند ازآن جدا کرده جدا بکارند، قسمت مزبور به زندگی خود ادامه داده ، رشد کرده ، پایهجدیدی از گیاه را بوجود میآورد (روشی که در تکثیر توت فرنگی بکار میرود)، بهساقههای خزنده دارای ریشه نابجا و دارای قدرت تکثیر رویشی ، استولون میگویند.
تغییرات ساقههای فرعی
ساقههای فرعی نسبت به محیط و کار ، ممکن است دچارتغییرات شدید شده ، به پیچک یا خار تبدیل شوند. خارهایی که نسبت به نیاز گیاه ازتغییر شکلساقهبوجود میآیندممکن است ساده ، منشعب و یا فاقد برگ باشند.
کلادود یا برگ نما
یکی از تغییرات عمیق ساقههای فرعی ، تبدیل شدن آنها بهفیلوکلاد یا کلادود است. کلادود یا برگ نماها نشانههای کوتاهی هستند که تقارنمحوری خود را کم و بیش از دست داده ، کم و بیش پهن شده و شباهتی به برگ معمولی راپیدا کردهاند. کلادودها از نظم خاص قرار گرفتن برگهاروی ساقه پیروی نکرده ، همانحالت انشعابات ساقه را حفظ میکنند. ساختار درونی کلادودها ، تقریبا همانساختار درونی ساقهاستو علاوه بر این روی این برگهای کاذب همانند شاخههای جوان ، جوانههای جدید بوجودمیآیند. بهترین نمونه کلادودها را در گیاهان تیرهمارچوبه، بخصوص درکوله خاصو درهمیشککه گل فروشها به غلط به آنبامبوسمیگویند.
ساقههای فرعی آبدار یا گوشتی
ساقه اصلی نیز گاهی گوشتدار ، یا آبدارمیشوند. در حالت اخیر ساقههای فرعی نیز مانند ساقههای اصلی گوشتدار میشوند. این حالت را به ساقههای گیاهان نواحی شور ، مانند بعضی از نسها تیرهاسفناجوهمچنین درکاکتوسهاوفرفیونهای گوشتدارنواحی حاره میتوان دید. این دسته از ساقهها غالبا ظاهری بدون برگ داشته ، برگهای آنها غالبا تبدیل بهفلسهای کوچک و یا خارمانند میشوند. ساقههای گیاهان گوشتدار نواحی گرم و خشک و یاشور غالبا شکل بندبندی دارند. ساقههای غدهای حالت دیگری از تغییر شکل ساقه بهشمار میآیند.
ساقههای غدهای
حالت دیگری از تغییر شکل ساقه به شمار میآیند. تشکیلساقههای غده معمولا از هنگام رویش گیاهک و از تورم ساقچه اصلی که روی لپهها قراردارد و یا از تورم محور زیر لپهای آغاز میشود. در هر حال این ساقههای غدهایمانندسیلکلامنو بعضی از آلالهها برخلافریشهیا ریزوم غدهای همیشه در سطح خاک قرارمیگیرند.
ساقه زیرزمینی یا ریزومها
ریزومها در زیر خاک قرار داشته ، دارای جوانه وبرگهای فلسی شکلاند. ساقههای زیرزمینی معمولا به صورت محورهای افقی در زیر خاکقرار گرفته ، کمتر حالت عمودی مانند ریشه را در خاک دارند. ریزومها نیز ماننداستولنها میتوانند عامل تکثیر غیر جنسی گیاه باشد. زیرا از این اندامهایزیرزمینی نیز علاوه بر ساقههای هوایی ریشههای نابجا (مانند ریزومزنبقیامهر سلیمان) ریزومها غالبا مواد غذایی نظیرنشاستهرادر خود ذخیره میسازند.
ساقههای زیرزمینی علاوه بر شکل ریزومی ساده ، گاهیاشکال مختلف دیگر داشته ، مانندغدهسیب زمینیکه بخشی از ریزوم با چندین میان گره است که با ذخیره و تراکم موادنشاستهای بطور غیر طبیعی قطور میشود در سیب زمینی هر قدر تعداد میان گرهها درتشکیل غده بیشتر و محیط رویش مساعدتر باشد، غده حاصل بزرگتر خواهد بود. روی غده سیبزمینی معمولا جوانههایی که تعداد آنها معرف میان گرههای تشکیل دهنده غده است وجودداشته ، سطح آن راپوشش چوب پنبهایمیپوشاند.
سوخها
دسته دیگری از ساقههای زیرزمینیاند که غالبا بسیار کوتاه ، متورمو حاوی مواد غذایی فراوان هستند. شکل سوخها غالبا کروی بوده ، بالا و پایین آنهافرورفتگی دارد (مانندسوخ زعفران). سوخها مانند سایر ساقههایزیرزمینی پوشیده از برگهای فلس مانند بوده ، انواع مختلف دارند. مانند سوخ پیازهاکه مواد غذایی در برگهای فلس مانند آنها ذخیره شده یاسوخ سیرکه موادغذایی در تنها پوشش جوانههای زیرزمینی آن اندوخته میگردد. جوانههای جانبی واقعدر کنار فلسهای زیرزمینی سوخ میتوانند در شرایط مناسب رشد کرده ، ساقههای هواییرا بوجود آورند (درپیازمعمولی جوانههایجانبی کمتر رویش مییابند)
محورهای برگی
محور هوایی اکثر گیاهان تک لپهای از نظر وضع و مسیر آوندهانوعی ساقه برگی به شمار میآید. زیرا تمام دستجات آوند این نوع ساقهها ، ناشی ازکامبیوم خارج آوندی است که در حاشیه بخش پوستی ساقه قرار دارد. آوندهای حاصل ازکامبیوم مزبور پس از طی چند میان گره متوجه بخش داخلی محور ساقه شده ، پس با یکانحراف سریع گریز از مرکز ، از آن خارج و واردبرگمیگردند به عبارت دیگرساقه هواییگیاهان تک لپهایناشی از اجتماع دستجاتآوندی برگها هستند.
مورفولوژی یا ریخت شناسی یکی از شاخههای بیولوژی گیاهیاست که به مطالعه ساختار بیرونی و ظاهری اندامها و اعضای گیاهان و نحوه نمو آنهامیپردازد. مورفولوژی ریشه ، یعنی مطالعه ساختار بیرونی و ظاهری ریشه درگیاهان. |
ریشه عضوی از گیاه است که معمولا در داخل خاک قرار داشته،املاح محلول و آب را برای تغذیه گیاه از زمین جذب میکند. در تعریف ریشه و مقایسهباساقه، ریشه فاقدبرگاست. فقدان برگ در ریشهالبته ارزش اساسی نداشته و نبودن آن نمیتواند به ریشه اصالت عضو مستقلی ر ا بدهد. گر چه ریشهنهاندانگانبطور عادی فاقد برگ است، ولی با اثر دادنهورمونهاو تغییر محیط کشت میتواند تحول یافته و برگدار شود.
ریشه اصلی در گیاهان دولپهای از رشد ریشهچه حاصل شده و بادوام است و تا آخر عمر گیاه باقی میماند. درصورتی که درگیاهان تک لپهایریشه اصلی خیلی زود از بینرفته ، ریشههای نابجا جانشین آن میگردند. ساختمانگیاهمتشکل از یک محور است با دو بخش یا دو سیستم ، سیستم Shoot که بخش هواییمحور گیاه را تشکیل میدهد. و سیستم Root که بخش زیرزمینی محور گیاه را تشکیل میدهد. Shoot متشکل از ساقه و برگ است.
Root یاریشهبه عنوان اندام جذب و تثبیت گیاه در خاک ،تخصص یافته است. علاوه بر این ، ریشهها در امر ذخیره و انتقال مواد هم مشارکتدارند. بخشی از مواد غذایی که در برگها ساخته میشود به ریشه انتقال یافته و درآنجا ذخیره میشود و در برخی گیاهان مثلهویجریشه به عنواناندام ذخیره تخصص یافته است. ریشه ، آب و کانیهای جذب شده را به بخشهای هوایی گیاهمنتقل میکند و در گیاهان علفی و چوبی ، منبع هورمونهاست.
سیستمهای ریشهای
سیستم ریشهای راست
اولین ریشه که در جنین دانه ساخته میشود. ریشهچه ،رادیکال یا Rootlet گفته میشود. این ریشه ، ریشه اولیه یا اصلی در بازدانگان واکثر دو لپهایها میباشد. به این نوع ریشه که نسبت به ریشههای فرعی درشتتر است،سیستمریشه راستیا Tap root گفته میشود. در این گیاهان ریشه اولیه درطول زندگی گیاه ، باقی میماند و تولید ریشههای جانبی میکند. ریشههای درشت رشدثانویه دارند و جذب مواد از خاک توسط ریشههای جوان صورت میگیرد. این ریشهها تاعمق زیاد خاک ، نفوذ میکنند.
سیستم ریشهای افشان
سیستم ریشهای در گیاهان تک لپهایها ونهانزادانآوندیاز نوع نابجا Adventitious. Root میباشد. در این گیاهان ریشه اولیه مدتزمان کوتاهی فعالیت دارد، بلافاصله ریشههای نابجا از گرههای پایین ساقه ، تولیدمیشوند. این ریشهها تقریبا یک سیستم یکنواخت ، تشکیل میدهند که این سیستم ،سیستم ریشه افشان fibrius root System میگویند. این ریشهها رشد ثانویهندارند و معمولا در لایههای سطحی زمین نفوذ میکنند. و تفاوتی از لحاظ ظاهری بینریشههای اولیه و ثانویه وجود ندارد.
ریشه نابجا
اگر ریشه ظاهر شده در گیاه ، حاصل از رشد ریشهچه گیاهک نبوده، یا روی اندامهای دیگر نظیر ساقه ، برگ ، لپهها و حتی پوشش گل پیدا شود، آن راریشه نابجامیگویند. ریشههای نابجامانند ریشههای فرعی منشا درونی داشته ، یعنی از تقسیم سلولهای دایره محیطیه یاریشهزا که در مقابل دستههای چوبی در استوانه مرکزی قرار دارند، حاصل میشوند. فقطدر برخی از گیاهان مانندعلف چشمهمنشاء ریشههای نابجا ، خارجیاست.
ریشه نابجا ممکن است، کار جذب مواد از زمین را به عهده نداشته باشد. مثلا سبب نگاهداری گیاه به درخت دیگر شده (مانند عشقه) و یا مانند برخی از جنسهایخرما به خار تبدیل شود. بدیهی است، گیاهانی که ریشه نابجا تولید میکنند به آسانیمیتوانند بهقلمهزدنتکثیر پیدا کنند. عده کمتری از گیاهان استعداد تولید ریشههای نابجا رادارند، مثلا درمخروطیانریشه نابجا بوجود میآید.
قسمتهای مختلف ریشه از لحاظ مورفولوژی
ریشه از لحاظ مورفولوژی در مقایسهبا ساقه ، گره و میان گره ندارد و در نتیجه تولیدبرگو جوانه نمیکند. درریشههای جوان ، منطقه پر از تار دیده میشود که منطقه تارهای کشنده نامیده میشود،تارها تا نوک ریشه ، ادامه ندارند. انتهای بدون تار کشنده ریشه شامل منطقه نمو طولی، منطقه تقسیم سلولی و منطقه کلاهک است.
کلاهک
رشد طولی ریشه مانند ساقه ، نزدیک به انتهاست. در حالیکه انتهای shoot توسط فلسهای جوانه و یا برگهای جوان ، محافظت میشوند، محاظت انتهای ریشه یکتوده سلول پارانشیمی به نام کلاهک (root cap) انجام میشود. کلاهک محافظت مریستم انتهایی ریشه را بر عهده دارد. با رشد ریشه ، سلولهای پیکر کلاهک میریزند و این سلولها تشکیل یک پوشش چسبنده دراطراف ریشه میدهند و به نفوذ ریشه در خاک کمک میکنند.
عمر سلولهای کلاهککوتاه است (حدود 5 - 9 روز)، سلولهای پیر میریزند و سلولهای جوان توسطمریستم انتهایی ریشهساخته میشوند. سلولهایکلاهک معمولا نظم خاصی ندارند، ولی در برخی گیاهان ، سلولهای مرکزی یا میانی کلاهکساختار منظم موسوم بهColumenaرا تشکیلمیدهد. سلولهای کلاهک ماده چسبنده و آبدار موسوم بهموسیژلترشح میکنند که احتمالا وظیفهدیکتیوزومهای دستگاه گلژی این سلولها است.
ماده از پلاسما لک خارج شده و یکمحیط کشت خوبی برایباکتریهای خاکایجاد میکند که با ریشهارتباط دارند و در امر جذب مواد و املاح به ریشه کمک میکنند. کلاهک مرکز دریافتجاذبه زمین است. اگر کلاهک را حذف کنیم،رشد ریشهبه طرف پایین نخواهد بود. در موردکلاهک ، ساختارهای دریافت کننده اثر جاذبه، دانههای نشاسته هستند که به دلیل نقشآنها در دریافت جاذبه ،استاتولیتنامدارند. سلولهای حاوی دانههای نشاسته ،استاتوسیتنام دارند، که در قسمت مرکزی کلاهک قراردارند.
منطقه تقسیم سلولی
این منطقه متشکل از پرومریستم و مریستم اولیه است. کهدر بالای کلاهک قرار دارد. در این منطقه سلولها ، تقسیم میشوند. مریستم انتهاییریشه هم وظیفه تولید سلولهای کلاهک را دارد و هم سلولهای جدید را به پیکر گیاهاضافه میکند. مریستم انتهایی ریشه منطقهای به ناممنطقه آرامیا خاموش دارد. تعدادی از سلولها درقسمت مرکزی آن ، تقسیم میتوزی کمتری دارند و غیر فعال هستند، این منطقه رامنطقه راکدیا quiescent center نام دارد. اینسلولها به عنوان سلولهای ذخیره هستند.
منطقه نمو طولی
پس از منطقه تقسیم سلولی ، منطقه نمو طولی قرار دارد. دراین منطقه ، سلولها سریعا رشد میکنند. طول آنها افزایش مییابد و گاهی ده برابراولیه میشود. طول این منطقه در حدود 1 - 10 میلیمتر است. رشد طولی ریشهها به علترشد طولی سلولهای موجود در این منطقه است. به این منطقه ،منطقه تمایزهم گفته میشود.
منطقه بلوغ
بالای منطقه طولی ، منطقه بلوغ قرار دارد که به منطقه تارهایکشنده موسوم است. در این منطقه برخی از بافتها ، بالغ شدهاند. از جمله اپیدرم یابشره ریشه که تولیدتارهای کشندهرا کرده است.
منطقه بافتهای اولیه
بالای منطقه تارهای کشنده ، منطقه بافتهای اولیه است. که همه بافتها در این منطقه بالغ شدهاند. ریشههای ثانویه فرعی در این منطقه ازلایه ریشهزا ، تشکیل میشوند و در ریشههای دارای رشد ثانویه ، مریستمهای جانبی دربین بافتهای اولیه ، تشکیل میشوند.
ریشهها ، متناسب با اعمال و کاری کهانجام میدهند، ممکن است تغییراتی حاصل کنند که به برخی از آنها اشاره میکنیم.
ریشه غدهای
در این ریشهها ، ریشه اصلی و فرعی ، پس از آنکه رشد معمولیخود را تمام کردند. رشد راسی آنها متوقف شده ، در بافتهای آنها مواد ذخیرهای ،متراکم و انباشته میگردد. ریشههای غدهای از ساقههای غدهای مانندغدهسیب زمینی، به علت نداشتن جوانه به خوبی متمایز هستند. شکل کلی ریشههایغدهای تقریبا دوک مانند است، ولی ممکن است کروی یا تخم مرغی شکل نیز بشوند. بهتریننمونه مورد مثال در غدههای ریشهای ،غده کوکباست.
مورفولوژی غده کوکب
چون غدههای کوکب از ریشههای نابجا بوجود میآیند،بنابراین غدهها به صورت دستهای در بخش پایین پایه هوایی گیاه ، در خاک قرارمیگیرند. هر کوکب دارای بخش فوقانی متورم و بخش پایینی نازک و باریک است. از لحاظمواد ذخیرهای ، مواد اندوختهای غده کوکب از جنسپلیساکاریدیبه ناماینولیناست. این ماده در فصل تابستان در ریشههای فرعیکوکب متراکم شده ، سبب تورم و غدهای شدن آن میگردد. در اواخر پاییز و اوایلزمستان برگهای بخش فوقانی ساقه خشکیده ، از بین میروند.
ساقه در بن چسبیدهبه غدهها هستند، باقی مانده ، در بهار آینده از همین قسمتهای ساقه ، جوانههاینابجا آغاز به رشد کرده ، با صرف مواد اندوختهای غده ، ساقه برگدار جدیدی و گیاهجدیدی را بوجود میآورند. وقتی ساقههای کوچک بخوبی رشد کردند و غدههای مربوط بهآنها ، اندوختههای خود را از دست داده و تو خالی پلاسیده شدند. از بین میروند. ازاین پس ریشههای نابجای جدیدی در بن ساقههای تازه ، ظاهر شده ، در طول تابستان بااندوختن اینولین متورم و غدهای شده ، به نوبه خود در بهار دیگر ، رویش جوانههایتازه و تشکیل گیاه جدید را تضمین میکنند.
ریشههای مرکب
مانند ریشه ثعلبها که غدهای ساده یا پنجهای شکل هستند. هرغده در این ریشهها از الحاق چندین ریشه فرعی بوجود میآید. چنانچه از این ریشهها، برش عرضی بگیریم، چندین استوانه آوندی پراکنده در یک پارانشیم عمومی دیده میشود.
ریشههایی که وظیفه مکانیکی دارند
مانند ریشههای خار مانند بعضی از نخلهاو یا ریشههایهوایی لور (Ficus bengalensis) وریشهزانیشلیا (Zannichellia)، از این دسته بهشمار میروند.
ریشههای مکنده
گیاهانی مانند سس ،دارواش (Viscum album) و گل جالیز دارای ریشههای مکندهای هستند که وارد تنه گیاه میزبانمیکنند و شیره غذایی آنها را جذب میکنند.
ریشههای برگی شکل
ریشه بعضی از ثعلبهای نواحی حاره که در سطح خاک یا در هوا قرار دارند مانند برگ یا ساقههای جوان دارای کلروپلاستفراوان بوده و عمل تثبیت کربن را انجام میدهند. به این ریشهها ، ریشههای برگی گفته میشود، گیاه تراپاناتانس (Trape natans) که یک گیاه آبزی است، در محل بندها ساقهدارای ریشههای نابجای سبز رنگ با صفحه درخواستی هنوز تهیه نشده است. برای ویرایش آن باید قبلا و
¤خلاصه بحث در کلاس
مرفولوزی ساقه و ریشه: دواندام گیاهی هستند که در طبقه بندی گیاهان استفاده می شود . اهمیت و کاربرد ریشه در شناسایی گیاهان کمتر از ساقه است زیرا تنوع کمتری دارد اما ساه چون تنوع بیشتری دارد و دچار تغییرات می شود اهمیت بیشتری در طبقه بندی دارد.
طبقه بندی ریشه:
از لحاظ ساختار و مرفولوژی
راست: دولپه ها و بازدانه ها این نوع ریشه را دارند این نوع ریشه ها رشد عمقی دارند
افشان: معمولاً تک لپه ای ها دارای این نوع ریشه هستند و ریشه هایی هستند هم اندازه و گیاهانی که ابعاد بزرگی ندارند این نوع ریشه را دارند.
از لحاظ منشاء
حقیقی: ریشه هایی هستند که از رشد ریشه چه یا دایره ی محیطیه بوجود می آیند. و معمولاً دولپه ای و بازدانه ها دارای این نوع ریشه هستند .
نابه جا: از اندام های غیر از ریشه چه بوجود می آیند و معمولاً در تک لپه ای ها دیده می شود.
*در ریشه راست یک ریشه اصلی داریم که از رشد ریشه چه بوجود آمده است و از آن ریشه هی فرعی ظاهر می شوند . شمعدانی از دولپه ای ها و اقاقیا دارای ریشه راست هستند.
*ریشه های افشان در سطح خاک و به صورت افقی رشد می کنند و کتر دارای رشد عمقی هستند. این نوع ریشه ها سطح خاک را می پوشانند در گرس ها (چمنی ها یا گندمیان) که دسته ی بزرگی از تک لپه ای ها هستند ریشه افشان وجود دارد.
(گرس ها حدود 20 درصد پ.شش زمین را می پوشانند و به گرس ها چمنیان هم گفته می شود که غلاتی مثل گندم،جو و برنج جز گرس ها هستند.
ریشه های افشان اساساً نا به جا هستند و ریشه های راست اساساً حقیقی هستند .
خیلی از تک لپه ای ها ریزوم دارند که ریزوم از نوع ریشه نا به جا است .
ریشه های موجود در گرس ها نا به جا است چون از قاعده ی ساقه منشاء می گیرند و منشاء آنها ریشه چه نیست.
در گرس ها در ابتدا ریشه حقیقی (دارای منشاء از ریشه چه) بوجود می آید اما ارای عمر کوتاهی است و بعد از مدتی از بین می رود و رشدش متوقف میشود که به آنها ریشه های نابه جا بوجود می آیند.
تمام گیاهان پیازی ریشه نا به جا دارند مثل : گل مریم،زنبق،گلایل،سوسن،نرگس،زعفران و...
* آن دسته از گیاهانی که ریزوم دارند نیز دارای ریشه های نا به جا هستند مثل: کوله خاس ، گل اختر،زنبق مرداب،سیب زمینی
* در بعضی از گیاهان ریشه های هوایی داریم که از ساقه منشاء می گیرند که در شرایط خاص و در گیاهان خاصی ایجاد می شوند . ریشه ها در بعضی گیاهان تغییر شکل و تغییر موقعیت داده اند و به این اشکال در می آیند.
ریشه های تغییر شکل یافته:
ریشه های هوایی: که از اقه و قسمت های فوقانی منشاء می گیرند از انواع ریشه های هوایی ، ریشه های نگدارنده در ذزت است
این نوع ریشه زمین گرایی مثبت دارد و بعد از رشد به سمت خاک و زمین حرکت می کنند . این نوع ریشه نقش تغذیه ای ندارد و در روی آن تار کشنده وجود ندارد.مثل بعضی گیاهان خانواده انجیر.
ریشه های چسبنده یا چسباننده: این نوع ریشه ها باعث چسباندن گیاه به تکیه گاه می شود و نقش تغذیه ای ندارد.
ریشه های برگی: این نوع ریشه ها به ندرت دیده می شوند و در ثعلب مالاریایی می توان آن را مشاهده نمود در این نوع گیاهان برگ زود رنگ خودش را از دست می دهد و ریشه وارد عمل می شود و فتوسنتز را انجام می دهد و رطوبت هوا را جذب می کند یعنی هم نقش برگ و هم نقش ریشه را ایفا می کند.
ریشه های گرهک دار: که در خانواد لگوم یا نخود ها دیده می شود که بر روی ریشه هاشان گره های وجود دارد که برای تثبیت ازت به کار می روند .
ریشه های منقبض شونده: در سیر ، زعفران و گل قاصد دیده می شود . در این نوع گیاهان ریشه از ناحیه طولی چین می خورند و جمع می شوند و باعث می شود بیشتر در داخل خاک فرو رود و به اعماق خاک می رود و باعث می شود بخش های هوایی بیشتر به درون خاک کشیده شوند این نوع ریشه در بعضی از گیاهان پیازی نیز دیده می شود که باعث می شود گیاه گیاه بیشتر به داخل خاک رود.
ریشه های میکرو ریزی: این نوع ریشه از همزیستی بین قارچ و ریشه پدید می آید که قارچ علاوه بر نقش تغذیه ای برای گیاه دارای نقش محافظتی در برابر تنش ها نیز می باشد. این نوع ریشه ها به بقای گیاه کمک می کنند .
در حدود 90 درصد از یاهان در طبیعت با قارچ همزیستی دارند.
ریشه های انگلی: مثل گیاه سس یا گل جالز که به گیاهان دیگر وابسته هستند در این نوع ریشه ، سیستم های ریشه ای به داخل بافت میزبان فرومیروند و تغذیه می کنند.
ساقه:
ساقه ها متنوع تر از ریشه ها هستند و دارای صفات بیشتری هستن یه همین خاطر در طبقه بندی بیشتر مورد استفاده قرار می گیرند .
در توت بر روی ساقه گره ها و میانگره ها به اضافه عدسک ها که در محل گره ها جوانه ها و برگ ها قرار می گیرند.
در طول ساقه رگه هایی وجود دارد که محل جوانه انتهایی است که از این رگه ها برای تعیین سن گیاه استفاده می شود.
در گیاهان چوبی ، گیاهان فلس یا پولک هایی دارند که جوانه ها را می پوشانند اما در گیاهان علفی جوانه ها پوشش ندارند.
پس در گیاهان چوبی دارای جوانه های پوشش درا هستیم.
بر روی ساقه می توان گره و میانگره را دید که در ریشه وجود ندارند . بر روی ساقه ما جوانه ها را می بینیم که بر روی ریشه یا دیده نمی شوند یا خیلی به ندرت می توان جوانه روی ریشه مشاهده نمود. مثل غده سیب زمینی که جوانه نوعی ساقه می باشد پس وجود جوانه یکی از راه های تشخیث ساقه از ریشه می باشد.
انواع ساقه:
- ساقه های زیر زمینی: که به غده، پیاز و ریزوم تقسیم میشود.
:سیب زمینی در انتهای ریزوم ها غده تشکیل می شود که سیب زمینی دو نوع ساقه زیر زمینی دارد: ریزوم و غده در سیب زمینی چشم های سیب زمینی به منزله ی گره می باشد.
در بعضی از تک لپه ای ها یاز هوایی وجود دارد.
پیاز ها به دو دسته تقسیم می شوند: 1. مطبق:Bulb که مواد غذایی در قالب فلس هایی حضور دارند مثل سیر
2. توپر: Corm مانند پیاز گلایل ، گل حسرت
ریزوم: شبیه ساقه هوایی است که شامل : گره،میانگره می باشد مثل کوله خاس ،سیب زمینی،گل اختر،ریزوم هم جوانه انتهایی دارد و جوانه های جانبی هم هم می توانند رشد کنند و باعث گسترش ریزوم شوند و ریزوم ها معمولاً ضخیم، حجیم و آبدارند.
ساقه های هوایی:
خارها :در درختانی چون انار،لیموشیرین،گوجه سبز وحشی و زالزالک از این نوعند.
- در اقاقیا تیغ و خار ها گوشوارک تغییر شکل یاقته اند و منشاء ساقه ای ندارند.
بیشتر تیغ ها و خار ها در گونه های وحشی دیده می شوند و در گونه های اصلاح شده آنها را حذف کرده اند.
پیچک ها: در انگور و کدوئیان دیده می شود و در بعضی از گیاهن منشاء برگی هم دارند.
ساقه های رونده: درتوت فرنگی، مرو ، نی ، وجود دارد که به آنها استولون هم می گویند.
در برخی از موارد رشد ساقه های رونده مثل توت فرنگی قوسی شکل است و در برخی از موارد مثل مرو و نی دارای رشد افقی هستند.
ساقه های برگ نما:
ساقه هایی هستند که هم وظیفه برگ و هم وظیفه ساقه را انجام می دهند مثل گیاهان: کوله خاس،همیشک و کاکتوس .
کاکتوس در مناطق گرم و خشک رشد می کند بنابراین دارای برگ های کاهش یافته است که در آن ساقه علاوه بر وظیفه خود وظیفه برگ را نیز که انجام فرآیند فتوسنتز است را انجام می دهد.
ساقه های ذخیره ای: که به فرم ساقه های طبیعی عستند اما موادی را در خود ذخیره می کنند مثل لاتکس ه صمغ ذخیره می کند.